آغوشت
آغوشت
قبیله ای وحشی
با آتشی برای پایکوبی
با جادویی برای فریب
دستانت
گمشد گانِ بی شتابِ ریزشِ آبشارِ گیسوانِ من
و
چشم هایت
ویران گرانِ خاموشِ غرورِ هزار ساله ام
من دلباختهای عصیانی
آشوب گری پر تمنا
از عالم گریختهای پر تردید
آمیخته با طبیعتِ پیکرت
آمیخته با عطرِ خوبِ خوبِ بودنت
سر بر بالینت گذاردم
با تو زیستم
با تو گریستم
عشق ورزیدم
عشق ورزیدم
عشق ورزیدم
و از آرزوهای بی شمار
تنها و تنها تو را خواستم
خواستنی با شکوه
رویایی
و محال ...
و محال ! .
قبیله ای وحشی
با آتشی برای پایکوبی
با جادویی برای فریب
دستانت
گمشد گانِ بی شتابِ ریزشِ آبشارِ گیسوانِ من
و
چشم هایت
ویران گرانِ خاموشِ غرورِ هزار ساله ام
من دلباختهای عصیانی
آشوب گری پر تمنا
از عالم گریختهای پر تردید
آمیخته با طبیعتِ پیکرت
آمیخته با عطرِ خوبِ خوبِ بودنت
سر بر بالینت گذاردم
با تو زیستم
با تو گریستم
عشق ورزیدم
عشق ورزیدم
عشق ورزیدم
و از آرزوهای بی شمار
تنها و تنها تو را خواستم
خواستنی با شکوه
رویایی
و محال ...
و محال ! .
- ۶۰۳
- ۲۱ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۵۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط