باز هواش زدع بود ب سرم

باز هواش زدع بود ب سرم..
سرم از درد میترکید....
میخاصم مغزمو دربیآرم...
با چنگآل لای لایع های مغـــزمو وا کنم...
و از مغزم بِڪِشَمش بیرون..
رفتم سراغ جعبع قـرصا...
دنبال یع قرص بودم ک واص یع دیقم ک شدع فکرشو از سرم بیرون کنم..!
ولی نمیشد... ب سادگیا نیومدع بود ک ب همین سادگی برع..:)!
از همون اولم نمیخاصم بیاد...
نمیخاصم فکرش بیاد تو سرم ..
بع خیال خودم اصن برام مهم نبود ولی...یهو بع خودم اومدم ک اومدع تو فکرم ، ذهنم،قلبم...
تقصیرمن نبود ..
تقصیراون بود ک اومد..
از اولم نباید میومد ک برع..!
هیچــوقت نمیبخشمت ...!
ک اومدیو قلبمو باخودت بردی!
هیچوقت نمیبخشمت ک قلبمو پس ندادی و رفتی!
من قلبمو میخاممم!!!!
میشع بیای و قلبمو پس بدی...
تویع دزدیییی! ک قلبمو دزدیدی..!
من قلبمو میخام...
قلبمو
بم
پس
بدع!
Mohy_nevesht🍃💔
Copy🚫
دیدگاه ها (۶۷)

☹️

نزآرید آدما بینتون حس اضافی بودن کنن..نزآرید آدما نتونن پیشت...

بیشتر وقتا وقتی زخمی میشدم یا جاییم درد میکرد تاشدت دردنابود...

دلِ دیگ یهو میبینی هوایی میشهیهو تنگ میشعیهو میگیرهدلِ دیگ م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط