شاعران را وسوسه کرده دو چشمان سیاهت
شاعران را وسوسه کرده دو چشمان سیاهت
غرق در مصرع و ابیاتند مژگان ونگاهت
آری هر کس دیده آنرخسار تو مفتون شده
من که دیوانه شدم شعر و غزل هایم به فدایت
یاد تو در بیت بیت شعر من در حال جولان
ای که وزن و قافیه بخشد به شعرم یاد هایت
عطر خوش بوی نفسهای تو در جان من است
ای که یک باغ آبرو گیرد ز عطر گیسوهایت
با تو پایان می پذیرد غصه از این زندگی
مستی من با تو شور انگیز شد جانم برایت
گم شدم در تو که تا پیدا نمایم خویش را
#باقی آن وقتم که خود را محو کردم در فنایت
غرق در مصرع و ابیاتند مژگان ونگاهت
آری هر کس دیده آنرخسار تو مفتون شده
من که دیوانه شدم شعر و غزل هایم به فدایت
یاد تو در بیت بیت شعر من در حال جولان
ای که وزن و قافیه بخشد به شعرم یاد هایت
عطر خوش بوی نفسهای تو در جان من است
ای که یک باغ آبرو گیرد ز عطر گیسوهایت
با تو پایان می پذیرد غصه از این زندگی
مستی من با تو شور انگیز شد جانم برایت
گم شدم در تو که تا پیدا نمایم خویش را
#باقی آن وقتم که خود را محو کردم در فنایت
- ۱.۶k
- ۰۴ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط