امام چون خویشتن را تنها و بی یاور دید آخرین حجت را بر م
🌴 امام چون خویشتن را تنها و بی یاور دید آخرین حجت را بر مردم تمام کرد و بانگ برآورد:
«هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله؟ هل من موحد یخاف الله فینا؟
هل من مغیث یرجو الله باغاثتنا؟
هل من معین یرجو ما عندالله فی اعانتنا؟»
یعنی:
«آیا مدافعی هست که از حریم رسول خدا دفاع کند؟
آیا یکتاپرستی هست که از خدا بترسد و ما را یاری دهد؟
آیا فریادرسی هست که به خاطر خدا ما را یاری رساند؟
آیا کسی هست که به خاطر روضه و رضوان الهی به نصرت ما بشتابد؟».
💠 صدای این کمک خواهی امام که به خیمهها رسید و بانوان دریافتند که حسین دیگر یاوری ندارد، صدایشان به شیون و گریه بلند شد.
امام به سوی خیمهها رفت، شاید که بانوان با دیدن او اندکی آرام گیرند؛ که ناگاه صدای فرزند شش ماههاش «عبدالله بن الحسین» ـ که به علی اصغر معروف بود ـ را شنید که از شدت تشنگی میگریست.😔
💢 علی اصغر طفلی شیرخواره بود؛ که نه آبی در خیمهها بود تا وی را سیراب کنند ، و نه مادرش «رباب» شیری در سینه داشت که به وی دهد.
«هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله؟ هل من موحد یخاف الله فینا؟
هل من مغیث یرجو الله باغاثتنا؟
هل من معین یرجو ما عندالله فی اعانتنا؟»
یعنی:
«آیا مدافعی هست که از حریم رسول خدا دفاع کند؟
آیا یکتاپرستی هست که از خدا بترسد و ما را یاری دهد؟
آیا فریادرسی هست که به خاطر خدا ما را یاری رساند؟
آیا کسی هست که به خاطر روضه و رضوان الهی به نصرت ما بشتابد؟».
💠 صدای این کمک خواهی امام که به خیمهها رسید و بانوان دریافتند که حسین دیگر یاوری ندارد، صدایشان به شیون و گریه بلند شد.
امام به سوی خیمهها رفت، شاید که بانوان با دیدن او اندکی آرام گیرند؛ که ناگاه صدای فرزند شش ماههاش «عبدالله بن الحسین» ـ که به علی اصغر معروف بود ـ را شنید که از شدت تشنگی میگریست.😔
💢 علی اصغر طفلی شیرخواره بود؛ که نه آبی در خیمهها بود تا وی را سیراب کنند ، و نه مادرش «رباب» شیری در سینه داشت که به وی دهد.
- ۵۱۷
- ۱۶ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط