بارالها

بارالها...


از کوی تو بیرون نشود


پای خیالم


نکند فرق به حالم ....


چه برانی،


چه بخوانی…


چه به اوجم برسانی


چه به خاکم بکشانی…


نه من آنم که برنجم


نه تو آنی که برانی..


نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم


نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی


در اگر باز نگردد…


نروم باز به جایی


پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی


کس به غیر از تو نخواهم


چه بخواهی چه نخواهی


باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...
دیدگاه ها (۱)

ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ !..ﻫﻨﮕﺎﻣﯿﮑﻪ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﯽ ﭼﻪ ﺑﮕﻮﯾﯽ ، ﭼﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﻫﯽ ﻭ ﯾﺎ ﭼﻄﻮﺭ...

بیا تا با غزل عقدت کنم تا محرمم باشیشریک شادی و شعر و شب و ش...

امروز من برای شما و شما برای من... 
قلبی نورانی
ضمیری آرام
ع...

امروز من برای شما و شما برای من... 
قلبی نورانی
ضمیری آرام
ع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط