قلب سیاه و نشان سرخ

part ² : اولین صحبت


وقتی جونگکوک واد شد کل عمارت توی سکوت فرو رفت
سارا:«خب پس جونگکوک اینه ؟ اوه چه سرد »
سارا....نگاهش دور تا دور کل اون عمارت بزرگ مرمر چرخیده بود
جونگکوک با اعتماد به نفسی اشکار ، به سمت صدر مجلس که شامل یک مبل سه نفره و یک مبل یک نفره که رو به روی مبل دیگر بود میشد رفت

جونگکوک روی مبل سه نفره نشست و جوری با غرور نگاه کرد که هرکس که اونجا بود و جئون جونگکوک رو نمیشناخت فکر میکرد رییس جمهوره
سارا دو دل بود نمیدونست بره پیش جونگکوک یا نه
دم عمیقی کشید یک نگاه دیگر به بادیگارد ها انداخت و از میان جمعیت
سمت صدر مجلس جایی که جونگکوک نشسته بود رفت
بدون نگاه کردن به بادیگارد های پشت جونگکوک رو به روش رو مبل یک نفره نشست
سارا سعی کرد با اعتماد به نفس باشه و رفتارش رو کنترل کنه
پا روی پا گذاشت و برعکس همه که اول احترام میزارند مستقیم و با گستاخی به چشم هاش زل زد
جونگکوک:«پس....لیا تویی ؟ فکر میکردم از اون دختر های نازک نارنجی باشی»
سارا:«من رو با هرزه های دورت اشتباه نگیر جئون »
جونگکوک:«پس تک دختر خاندان میلر¹ اونقدر ها هم که میگن خوش اخلاق نیست»
سارا پوزخندی زد:«چرا از بقیه میپرسی ؟ از خودم بپرس به بقیه ریدم ازم کینه دارن »
جونگکوک ، خب از حاضر جوابی لیا حسابی جا خورده بود
.
.
.
.
..‌
¹:سارا با اسم مستعار لیا وارد دنیای مافیا شده و شخصیت بدلش همون تک دختر خاندان میلر هست که دختر کوچک تر خانواده خیلی وقتی کرده ولی کسی نمیدونست





خوب شد؟
دیدگاه ها (۰)

قلب سیاه نشان سرخ

قلب سیاه نشان سرخ

قلب سیاه و نشان سرخ

کاپ ؟ نسبت ؟ ایگ ؟ به چپم

سلاامم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط