هاناکی

«هاناکی»
«پارت۲۶»





ات: باید به تهیونگ هم بگم وقتی دارم میگم توهم بیا
هه جین: باشه
وارد عمارت شدن ات مستقیم سمت اتاق تهیونگ رفت و وارد اتاق شدتهیونگ عینک زده بود و پشت میز کارش نشسته بود داشت با لپ تاب کار میکرد وقتی ات وارد شد تهیونگ با حالت خیلی کیوتش به ات نگاه کرد
تهیونگ: اومدی ؟ حالت خوبه؟ جین سو گفت؟
ات: بزار برسم خودم همه چی و برات توضیح میدم هه جین بیا تو
هه جین وارن اتاق شد و روی صندلی کنار ات نشست
ات: خب....خوب گوش کنین
ات گل ماجرا رو برای هه جین و تهیونگ توضیح داد
تهیونگ: پس فردا میریم دیدن تیم؟
ات: پس فردا نه فردا
تهیونگ: منظورم پس کاما فردا بود
ات: حالا هرچی
هه جین: نقش من این وسط چیه؟
ات: تو هرکاری که میتونی برای من بکن خودش برای من خیلی ارزش داره حتی غذا پختن
هه جین: جدی میگی؟
ات: معلومه تو می‌دونی اگه برای کل گروه غذا درست کنی چه کار بزرگی کردی
تازه به غیر از غذا پختن هم کلی برنامه برات دارم
هه جین: اکی...خوبه
ات رفت توی اتاقش کمدش و گشت و یه لباس اشنا دیدمادرش وقتی ۵ سالش بود اونو بهش داده بود
«««««««««فلش بک به ۵ سالگی ات»»»»»»»»»»»»
ات: اوما این چیه؟
م/ا: لباسه
ات: بلای منه؟ ( برای منه)
م/ا: اهوم
ات: اوما فکل نمی تونی بلای من بزلگه؟ ( امیدوارم بفهمین که الان ۵سالشه و با مزه حرف میزنه)
م/ا: بزرگ بشی اندازت میشه
ات:خوب میتونی وقتی بزلگ شدم بلام بخلی
م/ا: نه الان بهت میدم تا هروقت من نبودم یادم بیوفتی
ات: اونا این لباسه به چه دلدی میخوله ؟ چرا انقدر سیاه سفیده؟
م/ا: که اگه من یه زمانی نبودم یا دیدن این لباسه یاد من بیوفتی
ات: چرا سیاه سفیده؟
م/ا: برای این سیاه سفیده که اگه یه زمانی خواستی رییس چند نفر بشی بیشتر ازت حساب ببرن
««««««زمان حال»»»»»»»
ات لباس و از کمدش اورد بیرون و با خودش زمزمه کرد
ات: این چجوری اومده اینجا
دستشو گذاشت روی لباس که صدای فشرده شدن کاغذ و توی جیب لباس شنید جیب لباس و گشت و یه کاغذ تا شده پیدا کرد بازش کرد و با دستخط مادرش مواجه شد
توی نامه نوشته بود
⟨⟨ سلام ات منم اگه داری این نامه رو می‌خونی یعنی دیگه من پیشت نیستم.....

اسلاید ۲ لباس ات
_______________________________________________ا
سلام سیسی ها دارم سعی میکنم انقدر گشاد نباشم
برای پارت گذاشتن و اینکه فردا هم پارت داریم
حمایت ها خیلی کم شده دارم به این فکر میکنم که
زود تر تموم کنم فیکو چون حمایت نمیکنین 😢
دیدگاه ها (۲)

«هاناکی» «پارت۲۷»⟨⟨سلام ات منم اگه دار این نامه رو می‌خونی ی...

«هاناکی»«پارت۲۸»تهیونگ......مثل یه بچه خرگوش غذا میخورهات: غ...

«هاناکی»«پارت۲۵»ات: معذرت می‌خوام ولی میخوام تنها با جین سو ...

«هاناکی»«پارت ۲۴»و همون چیز همیشگی یعنی گل و خون و توی دستاش...

-وقتی گشنته عصبیی میبوسنتت-ات" هینامی " آروم باش الان غذا از...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط