بسرم زد که تو را پاک کنم از غزلم

بسرم زد ، که "تو" را پاک کنم از غزلم
و بجای "تو" ، همیشه بنویسم "عسلم"
خواب دیدم ، بسراغ دل من آمده ای
درب دل باز شد و وای ... پریدی بغلم

سومنات دل من ، بتکده ی غمزه ی توست
بت افسونگر طناز منی و هبلم

گفتمت : حضرت معشوقه ، دلم تنگ تو شد
چشم "تو" بارش نور است به بزم زحلم

بخدا ، بوسه قشنگ است در این حال خراب
با لبت ، بلکه به تاخیر بیافتد ، اجلم

آمدی بوسه زدی ، غرق نگاه "تو" شدم
وای .... که مست نگاه تو ، ز روز ازلم

خلسه ی خواب "تو" بودم و پریدم ناگه
چشم "تو" ، زلزله افکند به جان گسلم

خواستم ، از "تو" بگویم ، غزلم مات "تو" شد
"تو" ، همان یاس خیال منی انگار "عسلم"

‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌
دیدگاه ها (۸)

.چه هوایی شده امروز به زیبایی عشق هر کجا می نگرم باران است ....

‌آدما هيچ‌وقت اولين اتفاقاى زندگيشون رو يادشون نميره، قبول د...

ساده از کسی که دوستش دارید نگذریدشاید باخودت فکر کنی دوباره ...

گرفتارم به بغضی بی صدا، باران ببار امشبموازی با سکوتی سرد در...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط