ددیجذابمن

#ددی_جذاب_من

پارت ۳۹

_ خب عزیزم یه خبر خوب دارم برات ولی الان نمیگم

+نه همین الان بگو ببینم چی شده

_نه بزار هر وقت اومدی

+نه همین الان لطفا

_باشه پس بهت میگم خب کوک من الان دو ماهه که

+دو ماهه که چی

_دو ماهه که باردارم داری بابا میشی عشقم

+جدییی وایییی چقدر خوشحال شدم عشقمممم(خر ذوق)

_باشه آروم باش(خنده)

+لونا عشقم پسره یا دختر

_چقدر عجولی هنوز که نرفتم سونوگرافی بزار آخر همین ماه میرم بهت میگم

+واییی باشه مراقب کوچولوم و خودت باش خب دیگه عشقم من باید برم

_خدافظ عزیزم تو هم مراقب خودت باش بای

+بای

از زبان لونا
از اونجا اومدم بیرون چقدر خوشحال شد که داره بابا میشه خب دیگه بهتره برم خونه سوار ماشین شدم و راه افتادم سمت عمارت عمو اینا که دیگه الان من اونجا زندگی میکنم آخه زن عموم همش مراقبمه و گفت که برم پیشش اوایل که مامان بابام فهمیدن میخواستن به زور بچه رو بندازن ولی من لجباز تر از این حرفا بودم خب رسیدم عمارت از ماشین پیاده شدم و رفتم داخل....

مامان کوک :اومدی دخترم


_بله مامان

از وقتی اومدم پیششون بهش میگم مامان ولی مامان بابای خودمم یادم نرفته

مامان کوک:عزیزم بیا بشین خیلی خسته شدی امروز نه

_نه خوبم نگران نباشید

مامان کوک:گرسنه نیستی برات غذا بیارم

_نه مرسی صب کنید عمو هم بیاد با هم میخوریم

مامان کوک:اون نمیاد عزیزم چون کوک قراره به همین زودیا بیاد بیرون کلی کار داره

_اها پس خودمون دوتاییم

مامان کوک:اره بیا بریم ناهار. بخوریم

(من احساس میکنم مامان کوک گشنشه😂)

رفتیم تو آشپزخونه سر میز نشستیم و دوتایی ناهار خوردیم..
دیدگاه ها (۵)

#ددی_جذاب_من پارت اخرپنج سال بعدکوک از زندان اومد بیرون و ب...

خب بچه ها رمان ددی جذاب من چطور بود حتما نظر بدی همینطور انر...

#ددی_جذاب_من پارت ۳۸+عشقم ناراحت نباش دیگه_نیستمبرش زمانی به...

#ددی_جذاب_من پارت ۳۷_جونکوک+جانم_امروز هی چند بار خواستم زنگ...

عشق ممنوع

my baby girlPart;۳۰season:۲________________________________(...

تکپارتی اسمات کوک درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط