عنوان فیک همسر ساخته شده

عنوان فیک: همسر ساخته شده
📌 ژانر
: جلسه‌ای برای پادشاه مافیا

صدای قدم‌ها در سالن وسیع طنین می‌انداخت. کفش‌های رسمی، صدای خفه‌ای روی سنگ‌های براق به‌جا می‌گذاشتند. نگهبان‌ها، لباس‌های سیاه یک‌دست پوشیده بودند و سلاح‌هایی را به‌شکل مشخص روی کمر بسته بودند. تهیونگ _، روی صندلی چرمیِ مشکی نشست؛ پشتی صندلی بلندتر از حد معمول بود، مثل یک تاج.

کنار صندلی، روی زمین، صندلی ساده‌ای برای ات + گذاشته بودند. دختری با لباس بلند مشکی، موهای بافته شده و صورتی بی‌حس. نگاهش به زمین دوخته شده بود. دستانش روی زانوانش لرزش خفیفی داشت. اما ساکت بود. کاملاً.

میز بیضی‌شکل بزرگی وسط سالن قرار داشت و مافیاهای مختلف دنیا یکی‌یکی وارد شدند.

۱. آقای شوفانگ – مافیای مواد مخدر چین 🇨🇳
مردی لاغر با سبیل نازک، چشمانی تنگ و نیشخند همیشگی. چوب دستی‌اش را به زمین می‌کوبید.

۲. جک ویتمن – رئیس مافیای پول‌شویی آمریکا 🇺🇸
مردی قلدر با ریش بلوند، کت چرمی قرمز تیره و عینک آفتابی که حتی شب‌ها هم آن را برنمی‌داشت.

۳. لوئیجی برناتو – مافیای قاچاق اسلحه از ایتالیا 🇮🇹
مردی با کراوات سیاه، دستکش‌های سفید و لبخندی که آدم را به لرزه می‌انداخت.

۴. رایو کازوکی – رئیس گروه یاکوزا ژاپن 🇯🇵
ساکت‌ترین مرد جمع. تتوهای کامل بدنش از زیر لباس سفیدش دیده می‌شد.

۵. امین بیگ‌زاد – مافیای تجارت انسان از روسیه 🇷🇺
مردی با لهجه سنگین، عصبی و خشن. یک چشمش مصنوعی بود.

همگی روی صندلی‌هایشان نشسته بودند و نگاهشان روی تهیونگ بود. کسی که با آن چشمان سرد، سیگارش را روشن می‌کرد و به‌آرامی دود را در هوا پخش می‌کرد.

🕴 شوفانگ:
«زمان زیادی گذشته، تهیونگ. تو ازدواج کرده‌ای... اما اون دختر...»

(به ات نگاه کوتاهی می‌اندازد. ات سرش را پایین می‌گیرد و پلک نمی‌زند.)

🕴 جک:
«...یه دختر بی‌نام‌ونشونه‌ست. از خانواده‌ی مافیاها نیست. این به ضرر ماست.»

🕴 لوئیجی (با لبخند کشنده):
«برای اتحاد، تو باید با یکی از خانواده‌های ما ازدواج کنی. همسر دوم. رسمی.»

تهیونگ _ بدون اینکه پلک بزند، به آن‌ها زل زد.

_ «من نیازی به زن دوم ندارم.»

🕴 رایو (با صدای آهسته اما سنگین):
«نیاز نیست بخوای... این تصمیم مافیاست. و تو پادشاه مافیایی، نه یک مرد آزاد.»

🕴 امین بیگ‌زاد:
«جلسه دیگه دو روز دیگه در بلگراد برگزار می‌شه. باید پیشنهادات رو بررسی کنیم. تو باید انتخاب کنی.»

تهیونگ لبخند محوی زد، طوری که بیشتر شبیه تهدید بود تا لبخند.

کامنت چک بشه!!!!!!_
دیدگاه ها (۷)

دومین همسر پادشاه:)

صدای کفش‌های پاشنه‌دار زنانه‌ای در سالن بلند شد. ات، نشسته ر...

📍 گذشت زمان: ۷ ماه پس از ازدواج رسمی تهیونگ و ات🥀+:صدای تیک‌...

♡ ات:(زمزمه‌وار با خودش)ـ مـ... من باید... کاری کنم. تـ... ت...

پارت ۱۶۵

part 1صدای عمارتصدای آرام قدم‌های گردشگرها روی کف‌پوش سنگی س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط