از این جا

از این جا
تا جایی که تویی
قدم نمی رسد،
دست دراز می کنم...

چیزی می نویسم
دریایی ،
دلی ،
قابی ،
غمی
از بی نشان
تا نشانی که تویی...

حرفم نمی رسد
در این جا و این دَم
رونقی نیست،
عطشناک آنم
آن دَم نمی رسد …


#محمدرضا_عبدالملكيان
دیدگاه ها (۰)

🍂تو در من به خواب رفته ای...دیگر با صدای بلند نمی خندم،با صد...

▫من استاد سخن گفتن در سکوتم. در تمام زندگی ام با سکوت سخن گف...

اگر بدانی وقتی نیستی چقدر بیهوده ام؛تلخم، خرابم، هیچم... اگر...

همیشه آنکه می‌رود کمی از ما را با خویش ‌می‌برد.#یدالله_رویای...

★هر بار از نو عاشق تو خواهم شد...★

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط