Wine of love
🥀🍷Wine of love
Part ۱۲
ویو ته"
رفتم تو اتاقم نشستم رو میز و داشتم به بورا فکر میکردم که یهو اقای پارک اومد تو (منشی ته اقای پارک)
ته: سلام اقای پارک
اقای پارک: سلام قربان اینا پرونده های جدیدن(پرونده هارو گذاشت رو میز) لطفا چکشون کنید 😊
ته: باشه ممنون میتونی بری
اقای پ: ممنون(اقای پ یعت همون اقای پارک)
رفت بیرون منم به کارم رسیدم
⏰پرش زمانی به ۳ساعت بعد⏰
کارام تموم شد بلند شدم کتمو برداشتم پوشیدم زدم بیرون از شرکت بورا یع۱ساعت بعد از اینکه اومد شرکت رفت منم دیگه رفتم خونه.
ویو بورا"
یه ساعت بعد از اینکه رفتم سرکت برگشتم خونه که یه ۲ساعت بعد ارباب ته اومد. رفت تو اتاق منم چیزی نگفتم که یهو اجوما اومد.
اجوما: بورا این سبد لباسی ابابه تو میزاری تو اتاقش من نمیتونم باید زمینو تی بکشم.
منم گفتم باشه لباسارو بردم تو اتاق که....... ادامه دارد.
ببخشید کوتاه بود ناخونم مو برداشته (شکسته) 😊😫
بای♡☆
Part ۱۲
ویو ته"
رفتم تو اتاقم نشستم رو میز و داشتم به بورا فکر میکردم که یهو اقای پارک اومد تو (منشی ته اقای پارک)
ته: سلام اقای پارک
اقای پارک: سلام قربان اینا پرونده های جدیدن(پرونده هارو گذاشت رو میز) لطفا چکشون کنید 😊
ته: باشه ممنون میتونی بری
اقای پ: ممنون(اقای پ یعت همون اقای پارک)
رفت بیرون منم به کارم رسیدم
⏰پرش زمانی به ۳ساعت بعد⏰
کارام تموم شد بلند شدم کتمو برداشتم پوشیدم زدم بیرون از شرکت بورا یع۱ساعت بعد از اینکه اومد شرکت رفت منم دیگه رفتم خونه.
ویو بورا"
یه ساعت بعد از اینکه رفتم سرکت برگشتم خونه که یه ۲ساعت بعد ارباب ته اومد. رفت تو اتاق منم چیزی نگفتم که یهو اجوما اومد.
اجوما: بورا این سبد لباسی ابابه تو میزاری تو اتاقش من نمیتونم باید زمینو تی بکشم.
منم گفتم باشه لباسارو بردم تو اتاق که....... ادامه دارد.
ببخشید کوتاه بود ناخونم مو برداشته (شکسته) 😊😫
بای♡☆
- ۳.۵k
- ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط