اشتباهش را میبخشیدم

اشتباهش را میبخشیدم ؛
قهر که میکرد برای آشتی پیش قدم‌میشدم؛
بحث که میکردیم کوتاه میامدم؛
یک زمان اما چشم باز کردم و دیدم آنقدر از هم فاصله گرفته ایم که برای حرف زدنِ با من فریاد میکشد
نبخشیدم؛ پیش قدم نشدم؛ کوتاه نیامدم
فقط بی صدا بارو بندیلم را جمع کردم و رفتم
"آن موقع وقتِ رفتن بود بدونِ هیچ معطلی"
دیدگاه ها (۱)

اهل شعرم... اهل تنهایی و درد... پیشه ام فریاد است!! کاسبم......

/ℛℐ𝒩𝒢 ℳ𝒜𝒮𝒦/ᴾᵃʳᵗ ⁶..اعصابم رو بهم ریخته بود ، حال اینکه بخوام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط