جواب نامه ام از بس ز جانان دیر می آید

جواب نامه ام از بس ، ز جانان دیر می آید

جوان گر می رود قاصد ، زکویش پیر می آید
دیدگاه ها (۱)

ای خوش آن عمر که در بی‌خبری سر کردمکاش می‌شد به همان بی‌خبری...

بیان کردم حدیث دوری و شرح شبِ هجرانپریشان کرد زلف و گفت: از ...

به یک پلک تو می بخشم تمام روز و شب ها راکه تسکین می دهد چشمت...

حسین_پناهی چه زیبا گفتپایانی برای قصه ها نیست...نه بره ها گر...

بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟خانه بر هم زدن این دل دیو...

گر نباشد حیا و درک و شعورآدمی طعنه می‌زند به ستورجانِ انسان ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط