تو نیستی

تو نیستی
وبعداز تو
خاطره ها
سرشار از آواز ِ سکوت است...
لب ها
لبریز از واژه های ِ خاموش
و
لبخند
کمترین اتفاقِ زندگیِ من است...
تو نیستی
و بعد از تو
کاروان ِ سیه پوشِ تنهایی
رژه می رود
میانِ سنگلاخ های بی قراری من
وشب
چه دردی میکشد تا تولد صبح...
تو نیستی
و بعداز تو ، ای تمام ماه ِ من
غروب بلندترین سوره ی روزگار ِ من است
غروب بلندترین سوره ی روزگار من است... ‌
شبنم
دیدگاه ها (۲۰)

هنوز هم که هنوز است عاشق ماهمولی بدون تو مهتاب را نمی خواهمب...

من و شب چشم به راهیم،تو بر میگردیماه در ماه نگاهیم، تو بر م...

ای بهار آمده از سویِ چشمانشای قناری مسافر در روشنایی ماهمرا ...

شب موعود شد ، بالا بیاور استکانت رابریز و نوش کن ناگفته های ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط