آدم ها گاهی دوست دارند قدم بزنند

آدم ها گاهی دوست دارند قدم بزنند
و به هزار فکرِ نکرده بپردازند !
بعد باران بزند
و اصلا نفهمند کِی خیس شده اند ...
آدم ها دوست دارند دیوانه باشند !
آهنگِ مورد علاقه شان را رویِ جدولِ کنارِ خیابان بلند بلند بخوانند ...
هوا را با تمام جدول مندلیفش نفس بکشند
و از تهِ دل بخندند ...
چند شاخه گل بخرند ، ساقه یِ آن را کوتاه نکنند و معتقد باشند همینجوری اش هم خیلی دوست داشتنی تر است ...
سیبِ قرمز را با تمامِ وجود گاز بزنند که ترکش هایش بپرد اینور و آنور !
آدم ها ، خیلی چیز ها دوست دارند
اما یادشان میرود که می توانند آن ها را داشته باشند ...

#مریم_قهرمانلو


#𝑯𝒂𝒛𝒓𝒂𝒕𝒆𝑬𝒔𝒉𝒈𝒉
#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉
دیدگاه ها (۰)

شاعری یعنی یه مرگ تدریجی ،یعنی مثل معتادافقط دنبال یه گوشه ب...

چشمام دیگه هیچ جارو ندید ؛کور ؟ نه بینا ام !من در حینِ بینای...

میراث نبودنتجنون هر روزه‌ای‌ ستکه صبح به صبحمرا سمت قاب عکست...

قصدِ مناز حیات،تماشای چشمِ توست...ای جان به فدای چشمِ توبا ق...

آدم ها گاهی دوست دارند قدم بزنندو به هزار فکرِ نکرده بپردازن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط