فدای تو همه چیزم اگرچه ناقابل

فدای تو همه چیزم، اگرچه ناقابل
حقیقت است، حقیقت، نشسته ای در دل

خدا خودش دل ما را به جنبش آورده
شبیه ماهی کوچک که می زند دل دل

بهار می شود آن دم که تو نفس بکشی
عجیب نیست که گُل سر بر آورد از گِل

همیشه نزد همیم و همیشه داشته ایم
تو در درون من و من درون تو منزل

من آن امیر پر از شوکتم که بی غم تو
نبوده دبدبه و افتخار او کامل

اگرچه کوه بزرگی میان ما باشد
غرور کوه به یک بوسه می شود باطل
#محمد_فرخ_طلب_فومنی
از کتاب #عشق_را_بو_می_کشم



#شعر_و_غزل #شعرغزل #غزل_فارسی #شعرعاشقانه_فارسی #شعرمعاصر #شعروگرافی #دل #خدا #ماهی_کوچک #بهار #گل #شوکت #غم #افتخار #کوه #غرور #بوسه
دیدگاه ها (۱)

همه را غیر تو ای کاش رها می کردم کاش یک بار فقط کار بجا می ک...

چشم خود را تا دمی بر چشم هایش دوختم گُر گرفتم، مثل هیزم پیش ...

از کُلِّ جهان یک نظر لطف تو کافی ست هرچیز به جز توشه ی مهرِ ...

نفست گر به تن داغ بیابان برسد حال نعشی ست که بر کالبدش جان ب...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

🌹اعوذبالله من الشیطان رجیم🌺☘🌼بِسْمِ ألله ألرحْمنِ ألرَحيمْأل...

تفاوت اساسی و بنیادین میان مقاومت و جنگ در همینجاست. جنگ برا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط