از درختی پرسیدم

از درخـتی #پٌرسیدَم ...

چرا #"پیــر " شدے ...
#"خَنده تَلخے " ڪرد و ...

گفت :

وقتے تو #"رفتے" ...
"عشقِت" با "دیگرے "...

زیر "سایہ" ام ...
مے نِشَست و بہ #تو "میخندیـد"
دیدگاه ها (۶)

همیشه برای گریه کردنزانوی خودتو به شونه بقیه ترجیح بدهآدما ت...

این روزها بدجور هوایِ یک جایِ دنج به سرم زده .جایی شبیهِ خان...

‌‌‌‌‌♪🌸‍ꦿ...

# رز _ سیاه PART _ 52 « تارا» ساعتای ۹ بود که تهیانگ برام غ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط