دلم میخواهد بروم کافهای خلوت

دلم می‌خواهد بروم کافه‌ای خلوت،
بنشینم کنار پنجره و آدم‌ها
را بی‌آنکه صدایشان را بشنوم،
در دفترم به تصویر بکشم؛
قهوه‌ام را آرام بنوشم بدون ترس طرد شدن و دل‌کندن‌های ناگهانی؛
اینجا، تنهایی بوی آرامش می‌دهد، نه دلتنگی.
شاید سکوت، شریف‌تر از هر گفت‌وگویی‌ست که پایانش جدایی کمین کرده؛ من مانده‌ام با خودم و این شاید زیباترین ماندنِ دنیا باشد...


#ویسگون
#تنهایی
#تیکه_سنگین
#مرد
دیدگاه ها (۲)

در طریق عشق‌بازی، امن و آسایش بلاستریش باد آن دل، که با درد ...

ابریشم است عشقکه رشته ای از آن بر سازی می نشیندو تار و پودش ...

امروز که پاییز به من تاخته و پنجره‌هایم را گرفته نیاز دارم ک...

پاییزها به شکل تازه ای دوستت دارم...بـه شکل عطر نعنای وحشی ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط