خدایا

خــدایـا
دستانم را بہ سویت
میگیرم تا گره از
دستم باز شود
باعشق و ایمانے کہ دارم
فقط روی بہ تو مےآورم
پناهم تویـے،ای پناه
گرفتاران،پناهم باش
دیدگاه ها (۱)

هیچ کس در بستر مرگ آرزو نکرد که کاش بیشتر کار کرده بود و ثرو...

میگویند فردا بهتر خواهد شد...مگر امروز ،فردای دیروز نیست؟دیر...

چیزایی که با پول نمیشه خرید :زمانشادیدوسترویاهاامیدعشقسلامتی

قلب ِ من همان ماهی ِ قرمز ِ کوچکی بود که انگشت ِ اشاره ی تو ...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

رمان رویای منپارت ۱۳+بیا(دستاشو با لبخند باز کرد) -ویینگ خوب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط