اسیر‌عشق‌مافیاشدم‌پارت‌۱۶ (پارت یکی مونده به آخری)

هفته بعد

ویو هیون❤️
امروز هم با ات رفتم مدرسه

زمان حال(مدرسه)

زنگ تفریح به صدا دراومد

جنی از کلاس بغلی به کلاس اتو هیونجین اومد بلند داد زد
جنی:هیونیی

ات:(با تعجب اول نگاهشو به جنی داد و به هیون زل زد) چی میگه این

هیون:(همونطور که داشت وسایلشو جم میکرد بیخیال لب زد ) زر

جنی :عهه نمیشنوی هیونی

ات:(خودشو نگه داشت تا به جنی چیزی نگه)

جنی به طرف میز اتو هیون رفتو گفت

جنی:ددیی

ات:( بلند شدو چک آبدار به جنی زد) چی میگی عوضیی

جنی :چیکار کرددددیییییی(عصبانی و جیغ جیغوو)

هیون:خوب کرد(خنده) کی گفته من ددی توام هوم ؟از الان به همتون دارم هشدار میدم نه به من نزدیک میشید نه به ات (دست ات و خودشو بالا بردو و ادامه داد)از الان ما نامزدیم شیر فهم شد؟

همه ی کلاس :هووووو مبارکهههههه

فلش بک به وقتی رسیدن خونه.....







شرط ها❤️✨
فالوور🌌✨134
لایک🌌✨15
کامنت🌌✨10
دیدگاه ها (۲۲)

اسیر‌عشق‌مافیاشدم‌پارت‌۱۷

اسیر‌عشق‌مافیاشدم‌پارت‌ آخر💔✨

بچه ها اگه پیجی رو میشناسید که وانشات تصویری میزاره ممنون می...

بچه هااااا من پارت ۱۶ رو گذاشتم و یع فشاری اومده گزارش کرده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط