مافیایمرگ

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•

#مافیای_مرگ

Port:⁷

+اهوم بریم....

رفتیم وسط دستمو گذاشتم روی شونه ی جونگکوک و جونگکوک هم دستشو روی کمرم گذاشت

شروع کردیم به رقصیدن و بعد از تموم شدن اهنگ رفتیم نشستیم

.............................................

مهمونا رفتن که پدر جونگکوک اومد جلو و بهمون تبریک گفت
پدرمم اومد و بهمون تبریک گفت و رفت

_خب امشب میریم خونه من

+هوم بریم

نشستیم ماشین و راه افتادیم راهش دور بود که رسیدیم به یه خونه ویلایی

جونگکوک پیاده شد و منم پشت سرش راه افتادم خونه ی قشنگی بود استخر داشت و بزرگ بود

_از این به بعد اینجا زندگی میکنیم

+جای خوبیه من خستم شب بخیر

رفتم بالا و لباسامو عوض کردم و خواستم بخوابم که جونگکوک اومد داخل

_هنوز نخوابیدی

+نه میخوام بخوابم کاری داشتی

_نه

دراز کشیدم که تخت بالا و پایین شد خواستم برگردم که دستام به بدن ل//خت جونگکوک بر خورد کرد

+چ.چ.کار میکنی چرا لباستو نپوشیدی

_عادت دارم باید اینجوری بخوابم

+پاشو برو سر مبل بخواب

_نمیخوام دوست دارم کنار زنم بخوابم.......

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•