خاطراتش فشار میآورد بهش
۲
خاطراتش فشار میآورد بهش
نمیدونست چه کار اشتباهی گرده
فقط چند وقت به خاطر مشکلش نبود ولی دخترکش ،
فکر میکرد که ددیش نمی خوادش
حالا دیگه آتی وجود نداشت که فقط با شنیدن صداش خوشحال بشه
حالا دیگه دخترکی نبود که باهاش لج کنه
هیچکاری تمی تونست بکنه
چون ممکن بود دختر آسیب ببینه
خاطراتش فشار میآورد بهش
نمیدونست چه کار اشتباهی گرده
فقط چند وقت به خاطر مشکلش نبود ولی دخترکش ،
فکر میکرد که ددیش نمی خوادش
حالا دیگه آتی وجود نداشت که فقط با شنیدن صداش خوشحال بشه
حالا دیگه دخترکی نبود که باهاش لج کنه
هیچکاری تمی تونست بکنه
چون ممکن بود دختر آسیب ببینه
- ۶.۴k
- ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط