تصادف هیونp

( تصادف هیون.............p2)

در همون حین دکتر از اتاق عمل بیرون اومد
فلیکس زود اشکاشو با دستای کوچیکش پاک کرد و به سمت دکتر دوید........
در حالی که آب دهن و بینی و چشمای فلیکس با هم قاطی شده بود ، از دکتر پرسیید« دُ......دُ.....دکتر حالش خوبه ؟
خو.....خوب میشههه ؟ تروخدا خدا نجاتش بدید»
چان اومد و دست فلیکسو گرفت و برد اونور که بشینه
چان و سونگمین با دکتر حرف میزدن که دکتر میگفت« وضعیتش خیلی خوب نیس ولی ما همه تلاشامونو کردیم الان هم میدیمش به بخش»
چان و سونگمین رفتن و پیش فلیکس نشستن بعد چن دیقه هیونجین از اتاق عمل در اومد میخاستن بِدَنِش به بخش.....
رفتن سر هیونحین ،،،،دستش تو گچ بود ، سرش باند پیچی شده بود ، بَدَنِش پر از زخم بود.......
فلیکس هیونجینو دید و شروع کرد به اشک ریختن.....
« من.........من واقعا متاسفم همه اینا به خاطر منه ، منو ببخش.....»
هیونجین به فلیکس نزدیک تر شد ، دستشو روی صورتش کشید و گفت« نه.......نه فلیکس تقصیر تو نیس بیا ولش کنیم من خوبم فقط به چن روز استراحت نیاز دارم »
فلیکس این حرفو شنید و یکم آروم تر شد.......
هیونجینو به اتاقش بردن . حال هیونجین خوب به نظر نمیومد ولی به همه میگفت خوبم چون میدید که فلیکس خیلی داغونه و نمیخاس از این بد ترش کنه........
چان اومد تواتاق پیش هیونجین نشست
هیونجین چان رو صدا کردو گفت « هیونگ میشه به بهانه لباس آوردن با سونگمین برین بیرون .......
میخام با فلیکس صحبت کنم ، خیلی پریشونه میخام دلداریش بدم ولییییی........... تنها »
چان حرفشو قبول کردو با سونگمین رفتن.......

.......................
ادامه دارد✨
#Hyunlix
#straykids
#bangchan
#leeknow
#changbin
#Hyunjin
#Han
#Felix
#seungmin
#I_N
#stay
#k_pop
دیدگاه ها (۵)

( تصادف هیون.............p۳)چان حرفشو قبول کردو با سونگمین ر...

( تصادف هیون.............p۴)بقیه تنهاشون گذاشتن و از اتاق رف...

( تصادف هیون.............p1)هیونجین داره رانندگی میکنه و در ...

اشکم اومد 😭امیدوارم ما هم تجربه ش بکنیم 🥺😢#straykids #bangch...

زیبایی عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط