کاش میشد خود را
کاش میشد خود را
در دریای چشمانت به آب انداخت
به ژرفای خاطرات...
غرق شد از حس وجودت...
که همه تو باشی و تو...
اما...
همچنان این اشک ها هستند که همنوای باران...
میرقصند بر کویر گونه ها
و این دل بی قرار...
در پس تپش لحظه ها محو میشود...
محو ثانیه ها...
...
در دریای چشمانت به آب انداخت
به ژرفای خاطرات...
غرق شد از حس وجودت...
که همه تو باشی و تو...
اما...
همچنان این اشک ها هستند که همنوای باران...
میرقصند بر کویر گونه ها
و این دل بی قرار...
در پس تپش لحظه ها محو میشود...
محو ثانیه ها...
...
- ۳.۰k
- ۲۸ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط