از تو یا برای تو نوشتن هیچوقت کار ساده ای نبوده و نیست

از تو یا برای تو نوشتن، هیچوقت کار ساده ای نبوده و نیست. این جمله، یجورایی حکم "بسمه تعالی" ای رو پیدا کرده که سر آغاز متون مختلفه. این اعتراف به سخت بودن نوشتن راجع تو، "بسمه تعالی" ی من و توئه. فقط و فقط هم، در متونی که منتهی به تو میشن. بعضی چیزها رو هیچوقت نمیشه و نباید به زبون اورد یا ثبتشون کرد. من هم چنین قصد یا توانایی ای ندارم. فقط خواستار این بودم که بدونی در اوج ناتوانی و ضعفی که این جمعه ی جهنمی در من کاشت، آنچنان رغبت سوزناکی بهت پیدا کردم، که حتا شرحش، برای منِ یابنده هم دشواره و نشدنیه. من نمیدونم الان در چه حالی هستی. نمیدونم داری چه کاری میکنی. نمیدونم اصلا خوبی، یا نه. و این زنجیره ی ندونستن های متوالی، داره خفه‌م میکنه. دوست دارم امشب، زودتر از شب های گذشته، تن بدم به بالش، بلکه توی رویای تو بیدار بشم و هیچوقت خوابم نگیره.
#تکس 🙂
دیدگاه ها (۰)

‏پسر واقعا خسته‌ام، به معنی واقعی کلمه خسته‌ از صبح بیدار شد...

ولی تو همون آدمی هستی که وقتی به هزار تیکه تبدیل شدم اومد تم...

میرسی به یه جایی که سست میشی! میرسی به یه جایی که دیگه هیچی ...

زل زده بهم، میدونه حالم از طرزِ نگاه کردنش بهم میخوره ولی با...

دو پارتی از هیوجین: (وقتی برادر ناتنیته....)داستان از اونجای...

yek tarafe part : 9

part ¹¹ویو ا.توا..واقعا؟.....خودش بود؟... [فلش بک به ۶ سال پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط