اغوشاستاد

#اغوش_استاد🌙
#پارت_61

لبخندی زدوگفت:

_ممنونم زحمت کشیدی...اومدم اینجا چون میخواستم باهات حرف بزنم

_درباره؟

به چشمام نگاه کردوگفت:

_حتما قبل ازمن خود امیرعلی اومد وباحرفاش کلی اذیتت کرده

سریع گفتم:

_نه اینطوری نیست...اون

نذاشت ادامه بدم وگفت:

_پناه چشمات ازگریه زیادقرمزشده وگرفته ای...جز امیرعلی کی میتونه این کارو کرده باشه...من رفیقم رو بهترازهرکسی میشناسم..😒

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
‌‌‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‌‌‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎‌‎‎‎
دیدگاه ها (۰)

#اغوش_استاد🌙#پارت_62_پناه_بله_من وببخش _شمارو چرا؟چیزی نگفتی...

#آغوش_استاد🌙#پارت_63چشمام وبادردبستم سکوت کردم که ادامه داد:...

#آغوش_استاد#پارت_60_اجازه میدی بیام تو؟کناررفتم واروم گفتم:_...

#آغوش_استاد#پارت_59پناه:باگریه تکیه دادم به در وزمزمه کردم:_...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط