جیمین گفت

千卂ㄒ乇 ۲
卩卂尺ㄒ : ۵


جیمین گفت:
آره دقیقا باید همین کار رو انجام بدی
و منو تهیونگ هم این وسط نقش داریم

تهیونگ پرسید:
اونوقت چه نقشی؟


جیمین بهش جواب داد:
ما باید امکانات رو فراهم کنیم
حالا این یعنی چی؟
یعنی اینکه ما باید راه ارتباطی بین جونگ کوک و کریستینا بشیم
مثلا اگه کریستینا برای ملاقات با غریبه (خود جونگ کوک) میخواست یواشکی از عمارت بره بیرون ، منو تو باید اونو ببریم یا بهش کمک کنیم که اون فکر کنه که جونگ کوک واقعا خبر نداره و نقشه مون راحت تر عملی میشه


برای اتمام این بحث گفتم:
امشب بریم توی کارش

جواب دادن:
بریم!






بعد گفتگو با جیمین و تهیونگ رفتیم اتاق کارم و یه برگه دراوردم:
خب... توش چی بنویسم؟
«درود مادمازل
من یه غریبه آشنا هستم
کسی که ممکنه دوستش داشته باشید
افتخار میدید و امشب به ملاقاتم به این آدرس میاید؟
خیلی ممنون مادام!»


نامه رو یه دور خوندم و بعد تاش کردم و داخل پاکت گذاشتم
الان فقط باید تا شب صبر کنم
دیدگاه ها (۱)

千卂ㄒ乇 ۲卩卂尺ㄒ : ۶شب بعد از خاموشی عمارت ساعت ۲۲ویو کریستینا بعد...

千卂ㄒ乇 ۲卩卂尺ㄒ : ۷غرغر کنان گفتم:دیگه نصف راه رو رفتیم میخوای بر...

千卂ㄒ乇 ۲卩卂尺ㄒ : ۵ازش پرسیدم:یعنی فریبش بدم و وقتی نرم تر شد واق...

千卂ㄒ乇 ۲卩卂尺ㄒ : ۴ویو جونگ کوک داد زدم:تا کییی؟؟؟ یه ماه بس نبود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط