ببخش تنهایی
ببخش تنهایی!
ببخش اگر تنهایت گذاشته بودم
و گمان کرده بودم کسی هست که می تواند به اندازه تو با من یکی شود؛
که نبود،
که هیچکس نبود،
که هیچکس قد تو با من یکی نشد.
نشد که بشود.
نمی شود.
حالا بلند شو لطفاً.
چراغ را خاموش کن.
بیا کنارم بخواب.
هوس گریستن بزرگی با من است امشب روی سینه تو.
ببخش اگر تنهایت گذاشته بودم
و گمان کرده بودم کسی هست که می تواند به اندازه تو با من یکی شود؛
که نبود،
که هیچکس نبود،
که هیچکس قد تو با من یکی نشد.
نشد که بشود.
نمی شود.
حالا بلند شو لطفاً.
چراغ را خاموش کن.
بیا کنارم بخواب.
هوس گریستن بزرگی با من است امشب روی سینه تو.
- ۱۶۷
- ۰۱ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط