بچسب به من

بچسب به من
مثل چایی بعد از کار..
مثل دیدار‌دانه انگور‌با لب..
آن هم وسط تماشای فیلم های
پر از بوسه!!

مثل خواب بعد از خواندن شعرهای
مربوط..
مثل نوازش اول نرم آفتاب اول صبح..
مثل صبحانه بعد از حمام..
مثل پیراهنی که اولین بار می پوشی
و آینه از ذوق میخندد..
مثل نشستن پروانه روی دستگیره ی
در و کمی دیر شدن..
مثل کفش هایی که سمت روز تازه ایستاده اند..
مثل‌سلام پیر مردی که،بوی نان تازه جوانش کرده است..
مثل‌لبخند معشوقه چشم به را و هنوز زیبایش..
مثل خودمانی شدن اسم تو،با لب هایم..!!

بچسب....
بچسب به من!!
مرا به‌خودم بیاور..
به لب هایت..
به هرچه قشنگی در دنیاست....!!

رسول‌ادهمی
دیدگاه ها (۱)

بیا باهم جایی برویم؛بنشینیم دنج ترین جای شهر؛منظره اش مهم نی...

هر که دلارام دید از دلش آرام رفتچشم ندارد خلاص هر که در این ...

📖 شب های چهارشنبه ؛می روم چون عاشقش هستم. چون می خواهم بداند...

زندگی بدون روزهای بد نمی شود, بدون روزهای اشک و درد و خشم و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط