پارت
پارت۵
رسیدم دم در خونه ی نفس اینا زنگ درشونو زدم و منتظر موندم تا در رو باز کنن مادرش در رو برام باز کرد رفتم تو و بعد کلی احول پرسی و ماچ و موچ با صدای بمی به پشت سرم برگشتم چشمام لوچ شد جوووون چ جیگری بود این وای چه چشمی وای یه مماخی (همون دماغ😄 ) گونه هارو نیگااا لب و لوچش که دیه هیچچچ.. اصلا وایسا ببینم این کیه؟؟ با صدای شیدولی گفتن یکی سرم و برگردوندم نفس بود که داشت صدام میکرد به خودم که اومدم توپیدم بهش
من: کثا. فتتتتتت تو شووَر کردی به این جیگری به من نگفتی؟ عو. ضی روانی سادیسمی حقم نبود بدونم داری قاطیه شترمرغا میشی هاااا بی. شعور
همینطوری داشتم واسه خودم چرت و پرت بلغور میکردم که یکی محکم زد تو گوشم
...
رسیدم دم در خونه ی نفس اینا زنگ درشونو زدم و منتظر موندم تا در رو باز کنن مادرش در رو برام باز کرد رفتم تو و بعد کلی احول پرسی و ماچ و موچ با صدای بمی به پشت سرم برگشتم چشمام لوچ شد جوووون چ جیگری بود این وای چه چشمی وای یه مماخی (همون دماغ😄 ) گونه هارو نیگااا لب و لوچش که دیه هیچچچ.. اصلا وایسا ببینم این کیه؟؟ با صدای شیدولی گفتن یکی سرم و برگردوندم نفس بود که داشت صدام میکرد به خودم که اومدم توپیدم بهش
من: کثا. فتتتتتت تو شووَر کردی به این جیگری به من نگفتی؟ عو. ضی روانی سادیسمی حقم نبود بدونم داری قاطیه شترمرغا میشی هاااا بی. شعور
همینطوری داشتم واسه خودم چرت و پرت بلغور میکردم که یکی محکم زد تو گوشم
...
- ۲.۹k
- ۱۷ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط