یاجواد الائمه علیه السلام

یاجواد الائمه علیه السلام

شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی
به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی

تو آن همیشه امامی، من آن همیشه غلامم
من آن همیشه غلامم، تو آن همیشه امامی

مرا خیال نمازت شبی کشید به رویا
عجب رکوع و سجودی عجب قعود و قیامی

چه اشتراک قشنگی‌ست بین طوس و مزارت
که از تو و پدرت هست در دو صحن مقامی

نوشته اند به باب الرضا تمامیِ جودی
نوشته اند به باب المراد جود تمامی

شبی ز بخت بلندم به خانه‌ی تو رسیدم
چه سفره دار کریمی چه خوانی و چه طعامی

سوال داشتم از غربتت، زمان به عقب رفت
نگاه بود جوابت، نه حرفی و نه کلامی

عجب فراز عجیبی عجب غروب غریبی
پس از سه روز هنوز آفتاب، بر لب بامی!

تنت میان خرابه، دلت کجاست بمیرم
کنار حضرت سجاد در خرابه‌ی شامی؟
.
شاعر:میلاد حسنی
دیدگاه ها (۳)

🏴 یا جواد الائمه ادرکنی🏴 .دلخسته و بی شکیب بودن سخت است.هم ص...

.صلوات خاصه امام جواد علیه السلام :.اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط