داستان نویسی پارت

داستان نویسی پارت ۳

فصل پنجم: سایه‌های گذشته

یک هفته پس از نابودی شیطان غم، آرامش کوتاه مدت هتل هازبین با یک پیش بینی جدید به پایان رسید. "شیطان ترس" در راه بود - موجودی که نه از خاطرات دردناک، بلکه از ترس‌های آینده تغذیه می‌کرد.

پیشینه اعضا:

· هونگجوونگ (لیدر):
پیش از پیوستن به A.TEEZ، هونگجوونگ یک شکارچی معمولی بود. ترس بزرگ او: "اگر نتوانم از تیمم محافظت کنم چه؟" این ترس از حادثه‌ای ناشی می‌شد که در آن، در یک مأموریت، نزدیک بود یکی از هم‌تیمی‌هایش را از دست بدهد. قدرت او: "فریاد آرامش‌بخش" که می‌توانست ذهن هم‌تیمی‌ها را متمرکز و ترس‌های لحظه‌ای را آرام کند.
· سان (رقاص اصلی):
سان در یک خانواده سنتی از شکارچیان به دنیا آمده بود. پدر و مادرش هر دو در نبرد با یک شیطان قدرتمند کشته شده بودند. ترس بزرگ او: "آیا من هم همان سرنوشت والدینم را خواهم داشت؟" حرکات رقص او نه تنها طلسم می‌کشید، بلکه می‌توانست "سپرهای نوری" موقت ایجاد کند که در برابر حملات شیاطین مقاومت می‌کرد.
· یونهو (رپر اصلی):
یونهو در اصل یک "طلسم‌ساز کلامی" بود. او می‌توانست قدرت را در کلمات و ریتم‌ها ببیند و مهارت بی‌نظیرش در "فریاد طلسم" (Rap Incantation) بود. ترس بزرگ او: "اگر روزی کلماتم نتوانند دیگران را نجات دهند چه؟" این ترس از یک شکست قدیمی در نجات دوست دوران کودکی‌اش نشأت می‌گرفت.
· یونگهوان (وکالیست):
او از خانواده‌ای ثروتمند بود که به شدت با انتخاب شغل شکارچی‌گری او مخالف بودند. ترس بزرگ او: "آیا روزی مجبور می‌شوم بین خانواده و مأموریتم یکی را انتخاب کنم؟" صدای او توانایی منحصر به فرد "الهام بخشی" داشت و می‌توانست شجاعت را در دل هم‌تیمی‌ها و حتی قربانیان شیاطین زنده کند.
· سانگهوا (انرژی‌دهنده اصلی):
سانهوا در کودکی یک بیماری نادر داشت که تقریباً او را از حرکت بازمی‌داشت. ترس بزرگ او: "آیا بیماری‌ام برمی‌گردد و دوباره مرا ضعیف می‌کند؟" بهبودی او معجزه آسا بود و اکنون از انرژی فوق‌العاده‌ای برخوردار بود که می‌توانست آن را به دیگران منتقل کند.
· مینگی (تسخیرکننده صحنه):
مینگی در یک یتیمخانه بزرگ شده بود و هیچ خاطره‌ای از خانواده‌اش نداشت. ترس بزرگ او: "آیا روزی A.TEEZ هم مرا رها می‌کند؟" حرکات موزون او می‌توانست توجه شیاطین را به طور کامل به خود جلب کند، گویی که یک "طعمه زنده" بود.
· جونگهو (ماکنه):
جونگهو جوانترین عضو گروه بود و استعداد خام اما فوق‌العاده‌ای در دیدن "نقاط ضعف" شیاطین داشت. ترس بزرگ او: "آیا به اندازه دیگران خوب هستم؟" صدای قدرتمند او می‌توانست این نقاط ضعف را هدف قرار داده و شیاطین را به طور موقت گیج کند.

---

فصل ششم: حمله شیطان ترس

شیطان ترس خود را به شکل "سایه‌های متغیر" نشان داد که مدام شکل عزیزان یا ترس‌های عمیق هر فرد را به خود می‌گرفت. این بار، حمله در "گالری آینه‌های بی‌پایان" رخ داد - جایی که هر آینه، یک ترس متفاوت را نشان می‌داد.

· هونگجوونگ خود را در آینه‌ها می‌دید که بارها و بارها در محافظت از تیمش شکست می‌خورد.
· سان صحنه مرگ والدینش را در هر آینه به صورت حلقه‌ای تکرارشونده می‌دید.
· یونهو خود را در حالی می‌دید که کلماتش بی‌اثر بودند و هم‌تیمی‌هایش یکی پس از دیگری ناپدید می‌شدند.

اما این بار، آنها آماده بودند.

نبرد نهایی:
هونگجوونگ فریاد آرامش‌بخشش را سر داد:"ما از تاریکی نمی‌ترسیم!" سان با حرکات رقصش، سپرهای نوری ساخت. یونهو با رپ طلسم‌گونه‌اش، ترس‌ها را به چالش کشید: "ترس تو فقط یک افسانه است، دروغی که باید شکسته شود!"

یونگهوان با صدای الهام‌بخشش خواند و شجاعت را به قلب‌ها بازگرداند. سانهوا انرژی خود را به همه منتقل کرد. مینگی با حرکاتش توجه شیطان را به خود جلب کرد و در نهایت، جونگهو با فریادش نقطه ضعف شیطان را پیدا کرد: "ترس او از خود ماست! از وحدت ما!"

همه با هم آواز خواندند و نوری از اتحاد آنها ساطع شد. شیطان ترس، که هرگز با چنین قدرتی روبرو نشده بود، منفجر شد و به هزاران تکه نور تبدیل شد.

---

اپیلوگ جدید: مهمان ناخوانده

همه چیز به آرامش بازگشته بود. A.TEEZ در اتاق استراحت خصوصی خود در طبقه سیزدهم جمع شده بودند. ناگهان، هشدارها به صدا درآمدند. یک "انرژی ناشناس" در حال نزدیک شدن به هتل بود.

هونگجوونگ به صفحه مانیتور نگاه کرد و چشمانش گرد شد: "این انرژی... شبیه به ماست. اما متفاوت است."

در لابی هتل، جوانی با کاپشن مشکی و کلاه بیسبال ایستاده بود که روی آن عبارت "STRAY KIDS" حک شده بود. او به دوربین مخفی در سقف نگاه کرد و با لبخندی مرموز گفت: "شنیده‌م شما بهترین آیدل-شکارچیان این ناحیه هستید. من و گروهم یک پیشنهاد داریم..."

ادامه دارد...

---
دیدگاه ها (۰)

داستان نویسی پارت ۴---فصل هفتم: پیام مرموزپس از ناپدید شدن ا...

داستان نویسی پارت ۵فصل دوازدهم: آماده‌سازی برای نبرد نهاییدر...

داستان نویسی پارتی ۲---فصل اول: طلسم ماه آبیهتل هازبین همیشه...

داستان نویسی پارت ۱عنوان: "هتل هازبین: واحد آیدل شیطان‌نما"د...

داستان نویسی پارت ۹ فصل سی و سوم: بازگشت به خانهشانزده غریبه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط