این نامه ی غمگین برسد دست نگارم

این نامــه ی غمگین برســد دست نگارم
با  اشــک  نوشتــم که بدانـد  گله دارم

بااشک به هرگوشه ی این نامه سرشتم
از بیکسی و درد و غــم و غصــــه نوشتم

از درد  نوشتــم کـــه بخـــواند گـل نازم
اینجــا  مــنـم  و دلهــــره و نالـه ی سازم

شاید برســد دست تو این نامـه ی غمها
شــاید که تو هـم مثل مـنی بیکس و تنها

بعد از تــو نفس تنگ شده سربه گریبان
شک کــرده به احـــوال زمین ، نازل قرآن

بعـد از تو بگـــو با دل  ویرانه  چه سازم؟
با تلخ ترین خــلوت این خانه چه سازم ؟
دیدگاه ها (۸۰)

تو بگو دل ! که به آهنگ دلت ساز کنم تو بگو عشق ! که من عاشقی ...

نمی دانم چرا هردم ، دلم ابری و طوفانی استهزاران واژه گریان و...

مانند رویا میشود ، تصویر قابِ شیشه ایبیدار شو ای قلبِ سنگ ، ...

پریاجان تولدت مبارک به همراه بهترین آرزوها گل من برایت یک بغ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط