ازدواج سوری پارت
ازدواج سوری پارت 17
ویو ات
دیدم سه تاشون به من زل زدن
ـ چیه چرا به من نگا میکنین
ناجینا ـ عشقم فقط تویی که میتونی دهن یه دخترو ببندی
ـ یعنی من نقش دوت دختر تهیونگ و بازی کنم؟ خل شدی؟!
ناجینا ـ دهنتو ببند و اماده شو بریم برات خرید کنم
ـ اگر اینجوریه هزینه ی خریدا با توعه
ناجینا ـ باشه پس اریشگاه هم با تو
جیمین ـ تهیونگ اینا که دارن میرن خرید بیا ما هم بریم خرید
تهیونگ ـ چرا که نه
هممون اماده شدیم همه پاین وایستاده بودن منتظر من بودن
ناجینا ـ ات زود باااااش
ـ اومدم اومدم
کفشامو در حال پایین اومدن از پله ها پوشیدم رسیدم به بقیه سوار ماشین شدیم رفتیم پاساژ معروف سئول وسط راه واسادم
ناجینا ـ چرا خشکت زده دختر؟
ـ من تیپ اسپر بزنم یا مجلسی؟
ناجینا ـ معلومه دیگه مجلسی بیا بریم
اول رفتیم برای ته و جیمین لباس انتخاب کنیم
ته و جیمین نشستن منو ناجینا داشتیم لباس انتخاب میکردیم براشون
ویو جیمین
ـ میدونی از چی میترسم؟
تهیونگ ـ نه از چی؟
ـ اینه هنوز بچم به دنیا نیومده قتل عام شم
تهیونگ ـ میکشمتاااا
ـ مگه دروغ میگم
تهیونگ ـ جیمین؟
ـ بله؟
تهیونگ ـ فک کنم عاشق ات شدم
ـ فک کنم با این وجود ستاره ی مهمونی شما باشید
تهیونگ ـ بنظر قراره دهن هیونا سرویس شه
ـ راس میگی
ویو ات
من برای تهیونگ انتخاب کروم لباسو بهش دادمو رفت توی اتاق پرو
اومد بیرون یه نگاه سرتا پا بهش انداختم
ـ یه مشکلی داره
ته ـ چی؟
ـ بزار از جیمین بپرسم
صدای جیمین زدم که اومد
جیمین ـ چیشده؟؟
ـ بنظرت با کراوات بهتره یا بدون کراوات؟
جیمین اومد کروات ته رو شل کرد و دکمه ی اول یقش رو باز کرد
جیمین ـ نظر من اینه
ـ قشنگه
ته ـ برم عوض کنم لباسمو؟
ـ اوهوم همین و برات بر میدارم
ته و جیمین تموم شد رفتیم ناهار بیرون خوردیم و رفتیم برای منو ناجینا
تهیونگ برای من همین طور انتخاب میکرد میاد بهم منم عوض میکردم
ته ـ ات؟
ـ جان؟
ته ـ بنظرم این سفیده بهت میاد یه دقه اینو بپوش
ـ باشه
لباسه رو پوشیدم نمیتونستم زیپشو ببندم
در اتاق پرو رو یه زره باز کردم دیدم ته پشت در وایساده بود
ـ ته میشه به ناجینا بگی بیاد
ته ـ چیزی شده؟ناجینا و جیمین رفتن مغازه ی بغلی
ـ خب نمی تونم زیپشو ببندم میتونی کمکم کنی؟
ته ـ اره اگر بزاری
ـ مرسی
ویو تهیونگ
همراه ات رفتم تو اتاق پرو کمکش کردم که زیپ لباسشو بکشه بالا
ویو ات
دیدم سه تاشون به من زل زدن
ـ چیه چرا به من نگا میکنین
ناجینا ـ عشقم فقط تویی که میتونی دهن یه دخترو ببندی
ـ یعنی من نقش دوت دختر تهیونگ و بازی کنم؟ خل شدی؟!
ناجینا ـ دهنتو ببند و اماده شو بریم برات خرید کنم
ـ اگر اینجوریه هزینه ی خریدا با توعه
ناجینا ـ باشه پس اریشگاه هم با تو
جیمین ـ تهیونگ اینا که دارن میرن خرید بیا ما هم بریم خرید
تهیونگ ـ چرا که نه
هممون اماده شدیم همه پاین وایستاده بودن منتظر من بودن
ناجینا ـ ات زود باااااش
ـ اومدم اومدم
کفشامو در حال پایین اومدن از پله ها پوشیدم رسیدم به بقیه سوار ماشین شدیم رفتیم پاساژ معروف سئول وسط راه واسادم
ناجینا ـ چرا خشکت زده دختر؟
ـ من تیپ اسپر بزنم یا مجلسی؟
ناجینا ـ معلومه دیگه مجلسی بیا بریم
اول رفتیم برای ته و جیمین لباس انتخاب کنیم
ته و جیمین نشستن منو ناجینا داشتیم لباس انتخاب میکردیم براشون
ویو جیمین
ـ میدونی از چی میترسم؟
تهیونگ ـ نه از چی؟
ـ اینه هنوز بچم به دنیا نیومده قتل عام شم
تهیونگ ـ میکشمتاااا
ـ مگه دروغ میگم
تهیونگ ـ جیمین؟
ـ بله؟
تهیونگ ـ فک کنم عاشق ات شدم
ـ فک کنم با این وجود ستاره ی مهمونی شما باشید
تهیونگ ـ بنظر قراره دهن هیونا سرویس شه
ـ راس میگی
ویو ات
من برای تهیونگ انتخاب کروم لباسو بهش دادمو رفت توی اتاق پرو
اومد بیرون یه نگاه سرتا پا بهش انداختم
ـ یه مشکلی داره
ته ـ چی؟
ـ بزار از جیمین بپرسم
صدای جیمین زدم که اومد
جیمین ـ چیشده؟؟
ـ بنظرت با کراوات بهتره یا بدون کراوات؟
جیمین اومد کروات ته رو شل کرد و دکمه ی اول یقش رو باز کرد
جیمین ـ نظر من اینه
ـ قشنگه
ته ـ برم عوض کنم لباسمو؟
ـ اوهوم همین و برات بر میدارم
ته و جیمین تموم شد رفتیم ناهار بیرون خوردیم و رفتیم برای منو ناجینا
تهیونگ برای من همین طور انتخاب میکرد میاد بهم منم عوض میکردم
ته ـ ات؟
ـ جان؟
ته ـ بنظرم این سفیده بهت میاد یه دقه اینو بپوش
ـ باشه
لباسه رو پوشیدم نمیتونستم زیپشو ببندم
در اتاق پرو رو یه زره باز کردم دیدم ته پشت در وایساده بود
ـ ته میشه به ناجینا بگی بیاد
ته ـ چیزی شده؟ناجینا و جیمین رفتن مغازه ی بغلی
ـ خب نمی تونم زیپشو ببندم میتونی کمکم کنی؟
ته ـ اره اگر بزاری
ـ مرسی
ویو تهیونگ
همراه ات رفتم تو اتاق پرو کمکش کردم که زیپ لباسشو بکشه بالا
- ۱۱.۴k
- ۲۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط