از حال دل و دیده مپرسید که چون شد

از حالِ دِل و دیده مَپُرسید که چون شُد؟

خون شُد دل و
از رهگُذَر دیده بُرون شُد




#هلالی_جغتایی
دیدگاه ها (۹)

به دو صد بام برآیم به دو صد دام در آیمچه کنم آهوی جانم سر صح...

قصه این استروبروی هزار آیینه هم که بایستمتصویر تو را می بینم...

مثل هر شب، هوس عشق خودت زد به سرمچند ساعت شده از زندگی‌ام بی...

بزودی نمایشگاهی از نقاشی هایم رابه دید عموم خواهم گذاشت...!م...

گفتی امروز بلایِ دِگران خواهم شد!روزیِ من شود ای کاش بلای دگ...

اونجا که #هلالی_جغتایی میگه:عجب شکسته دل و زار و ناتوان شده‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط