فک کن توی یه غار زندگی میکنی به دور از همچی

فِک کُن توُی یهِ غار زِندِگی میکُنی بهِ دوُر از هَمچی،
یهِ دنیایی داری 
ک دروُغ بَلد نیستی،
خَندیدَن روُ بَلد نیستی،
کَسی نیست بِخاد ازت اِنتظار داشتهِ باشهِ
کهِ شَبا خابِش روُ شیرین بُکنی،
کلا تنهایی وَلی وَقتی شَب میشهِ توُیِ غار میخای بِخابی چِشماتُو وَقتی میبَندی هَموُن موُقَست کهِ لا بهِ لای این آدما از خاب بیدار میشی~. ..
دیدگاه ها (۱)

‍مُمکن است ک ِ مَن ‍مُنکر چیزی باشم؛وَلی لُزو‍می نمیبینم ک ِ...

هَنک:فِکر ‍میکُنی چیزی بَعد از ‍مَرگ وُجود داره؟جوزف:داری از...

بابابُزرگ هَمیشه ‍میگُفت زَخمای روحی نامردتَر از ‍مَردای سبی...

از خوُدتان انسانیَت بهِ یادِگار بِگذارید نهَ انِسان !توُلید ...

پارت : ۳۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط