ویو یونجو شروع کردیم به غذا خوردن ومن هنوز هم حالم بد ب

ویو یونجو : شروع کردیم به غذا خوردن ومن هنوز هم حالم بد بود و بدتر میشد ولی سعی کردم توجهی به دردم نکنم
جین لیوان نوشیدنی و به سمتم دراز کرد تا بگیرم ولی لرزشی که دستم داشت باعث شد بیوفته زمین و بشکنه
جین: ای وای! چیشد
یونجو: م.من متاسفم
نامجون : اشکال نداره حالا چیزی نشده که. کوک بیا کمک جمعش کنیم
تهیونگ: چی چیو اشکال نداره! صد بار بهت گفتم حواستو بیشتر جمع کن چرا آنقدر دست و پا چلفتیی!
کوک: هی تهیونگ آروم باش مهم نیست یه لیوان بود دیگه
دیگه از حرفاشون خسته شدم پس بلند شدم برم سمت اتاقم
یونجو: بابت غذا ممنون من سیر شدم
وبه سمت اتاقم پا تند کردم
.....
ویو کوک: دختر بیچاره برای چی هیونگم آنقدر بهش سخت میگیره آخه!
کوک: تهیونگ ببین چی شد چرا آنقدر تند رفتی؟
نامجون: راست میگه تهیونگ حالا از دستش سر خورد
تهیونگ: بیخیال مگه چی گفتم
کوک : هیچی بابا ولش کن
تهیونگ: حالا کجا میری ؟
کوک : میرم به یونجو سر بزنم
..
تقه ای به در اتاق زدم
یونجو: بله؟
کوک: میشه بیام تو
یونجو: اره ! بیا
در رو باز کردم دیدم روی صندلی نشسته و کتاب درسی روپاشه
کوک: داشتی درس میخوندی؟
یونجو: اوهوم
کوک: ببین کمپانی به تهیونگ گیر داده الان اعصابش خورده حرفاش رو جدی نگیر نمی‌خواست ناراحتت کنه
یونجو: می‌دونم ناراحت نشدم اخلاق داداشم و میشناسم
کوک: اره منم این لبخند مصنوعی رو میشناسم! تو حالت خوب نیست نه؟
یونجو: نه من خوب خوبم
کوک: واقعا؟
یونجو: اره بابا!
کوک:خیلی خب من میرم پایین تو ام بخواب دیر وقته
یونجو : خیلی خب
.... ادامه داره
دیدگاه ها (۵)

دنبال شه پیج قبلیش مسدود شد@violet-7

هوش مصنوعی هم رد داده🤣🤣میگه تهیونگ عضو بی تی اس نیست🤣🤣

سولی❤️‍🩹🥺 سالگرد ش بود😭#سولی

😮‍💨🙃#کیدراما #کیپاپ #میکاپ #غمگین #کیمیای_روح #اسکوییدگیم #م...

اما من عاشقتم ! پارت ۷ تهیونگ بعد از اینکه کارای شرکت و راست...

اسلاید اول و دوم و سوم استایل و مدل مو و عکس اسوری هاش و لبا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط