اکبر

ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﻐﻠﯿﻤﻮﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﺯﯾﺮ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﺩﺍﺷﺖ
ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ اکبر ﺷُﺮﺗﯽ !




ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍ بخاطر اسمی که روش گذاشته بودن ﻣﻐﺎﺯﺷﻮ ﻋﻮﺽ کرد کتابفروشی زد

الان میگن کتابفروشی اکبر شُرتی
دیدگاه ها (۸۴)

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﻢ ﺟﻮﺍﺏ ﮐﺪﻭﻡ ﮐﺎﺭﺧﻮﺑﻢ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺘﻢ !!!....ﺭﻓﺘﻢ ﻧﯿﻢ ﮐﯿ...

خانم معلم: سه تا پرنده هست;یکی را با تیر بزنیم چندتا داریم؟ ...

شبی پیرمردی از راهی میگذشت که در یک دستش سطلی آب و در دست دی...

کاش بچه دهات بودیم با اینترنت هم آشنا نبودیم ،الان تو یه خوا...

وقتی توی دعوا میگن برو بمیر ( درخواستی و اگه کارکتری که میخو...

پارت ۷۰

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط