باران که میباردجدایی درد دارد

باران که میبارد،جدایی درد دارد
دل کندن از یک اشنایی درد دارد...

هی شعر تر در خاطرم می اید اما
اواز هم بی همنوایی درد دارد

وقتی به زندان کسی خو کرده باشی
بال و پرت،روز رهایی درد دارد!

دیگر نمیفهمی کجایی یا چه هستی...
اشفتگی،سر به هوایی درد دارد

تقصیر باران نیست این دیوانگی ها
تنها شدن در هر هوایی درد دارد...

باید گذشتن را بیاموزم دوباره
هر چند میدانم جدایی درد دارد...
دیدگاه ها (۲)

با قلموی خیالت یادگاری میکشم...یک قفس بی پنجره با یک قناری م...

یک نفر هست صمیمانه تو را می خواهدمثل یک عاشق دیوانه تو را می...

لکنت شعر و پریشانی و جنجال دلمچه بگویم که کمی خوب شود حال دل...

سخت است بخندی و دلت غم زده باشدهر گوشه ای از پیرهنت نم زده ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط