دازای و چویا

چویا در واقع عاشق دازای هست اما...وقتی دازای مافیا رو ترک کرد...چویا تو ذهن خودش مثل یه کابوس برای موری سان بود.حتما شنیده اید که میگن آقا یه خوش کلاه!
دازای چویا رو دوست داره...اما چون توی یه شب مهم اتفاقی افتاد که هیچکی نمی دونه چی بوده دازای تصمیم داشته خودشو از ساختمان مافیا پرتاب کنه پایین...اگه چویا قدرت جاذبه رو نداشت دازای مرده بود....
دیدگاه ها (۳)

خاطره شیرین چویا...

بانگو خوان

کیوکا چان

سوکوکو پ ۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط