خواب دیدم دازای رو نیمکت یک پارک نشسته و من رفتم روی بغلش

خواب دیدم دازای رو نیمکت یک پارک نشسته و من رفتم روی بغلش نشستم
و گونش رو بوسیدم و خندید و گردن گونه گوشه لبم رو بوسید و من داشتم بوساشو احساس می کردم لباش نرم لطیف بود😐
دیدگاه ها (۱۱)

اگه خواستید سر تا پاش رو قهوه ای کنید بفرما

بله سم اوردم😐

وقتی اوتاکو باشی به روایت تصویر🗿:

۱۰ راه برای خودکشی بدون درد😀

قهوه تلخپارت ۵۸ ویو چویا با بوی خوبی چشمام رو باز کردم. دازا...

قهوه تلخویو چویا تقریبا رسیده بودیم نگاهم به چشمه وسط جنگل خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط