وداع

#وداع

مانند سایه از سرم ای تاج سر ، مرو
ما با هم آمدیم و تو بی همسفر ، مرو

تنها نه این که خواهر تو ، مادر توام
از رفتنت به خاطر من درگُذر ، مرو

از کودکی برای تو بودم سپر ، حسین
میدان جنگ می روی و بی سپر ، مرو

حالا که می روی کمی آهسته تر برو
آتش به جان مزن تو از این بیشتر ،مرو

طفلت به خواب رفته و بیدار اگر شود
بیچاره میکند همه را بی خبر ، مرو

لبها دو چوب خشک شده میخورد به هم
این گونه از مقابل چشمان تر ،مرو

"از آب هم مضایغه کردند کوفیان"
ای از تمام اهل حرم تشنه تر ،مرو

باشد نگاه تو به من اما دلت کجاست؟
هستی به یاد مادر و دیوار و در، مرو

سعید خرازی
دیدگاه ها (۱)

#شام_غریبان

مانند سایه از سرم ای تاج سر ، مروما با هم آمدیم و تو بی همسف...

آجرک الله یا صاحب الزمان روحی فداه آقا هیچ کس خبر از حال شما...

.مرا بخوان که به #عشق تو #تشنه‌ تر باشم.بخوان که مثل #خیام ت...

مثل پاییز زرد اومدمپر غصه و درد اومدمسائل پسر تو ام ودر خونه...

پارت دوازدهم!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط