P

*P7
_رفتم پیشش دستاشو گرفتم و بوسیدم سرمو گذاشتم رو دستاش و گریه کردم
+با احساس خیسی روی دستم بهوش اومدم اون بابا بود اما داشت گریه میکرد عجیب بود از اون بعید بود پیش من گریه کنه
+بابا(ضعیف و بیجون)
_هانا(صدای گرفته به خاطر گریه)
+بابا حالت خوبه؟
_نهههه(گریه)
+اشکاشو پاک میکنه بابا گریه نکن
_هانا باورم نمیشه زنده موندی هانا منو ببخش که هیچ وقت بغلت نکردم و بویت نکردم و پیشت نبودم و بهت توجه نکردم اما الان اماده ام تا جبران کنم برات هانا میشه منو ببخشی؟
+معلومه که میبخشم الانم لطفا گذیه نکن. بابا
_جانم
+یعنی تو واقعا منو دوست داری؟
_تا خواستم حرفی بزنم دکتر اومد تو
@معلومه که دوست داره وقتی بهش گفتیم قرار نیست زنده بمونی نزدیک بود بیمارستانو اتیش بزنه
+خنده
_دکتر کی فراره مرخص بشه همین الان اومده بودم معاینش کنم تا دستوذ ترخیص بدم
_اهان ممنون
@معاینش کردم حالش خیلی خوبه میتونید برید
_واقعا بابت زحماتتون ممنونم
@خواهش میکنم
+بابا
_جانم
+میشه کمکم کنی بیام پایین
_نمیخواد راه بری بفلت میکنم
+پس وسایلام چی
_جک میارتش
+باشه(بی قرار)
_دخترم چیزی شده
+نه
_هانا
+من از ارتفاع میترسم
_اشکالی نداذه من یه طوری بغلا میکنم تا نترسی
+باشه
_لبخند
+چیزی شده
_نه ففط خیلی خوشگلی
+مرسی
_اومد سمتش و اروم براید اسلاید بغلش کرد و برد تو ماشین
_الان ترسی داشت
+نع
_ولی خیلی سبکی ها
+لبخند
_خیلی خوب پیش به سوی خونه
+اوم
*
دیدگاه ها (۴)

*P8_هانا خوابیده بود منم برای اینکه حالش بهتر بشه براش غذای ...

*پایانی Pفلش به پنج ماه بعد: ویو_الان پنج ماه از اون روز گذش...

*P6=دکتر مریض برگشت@چی=اینه ها دستگاه داره بوق میزنه@دستگاه ...

*P6✓چاره ی دیگه ی نداریم نمیشه سیصدو پنجاه نشد چهارصد هوف مت...

پارت ۱۱رز وحشی خب حوصلم سر رفته پس رفتم اشپز خونه و به خدمتک...

P¹⁵+ چرا دوسم نداری؟- نمی‌دونم ولی شاید بخاطر خیانت که بهم ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط