مرا با اندوهم رها نکن

مرا با اندوهم رها نکن،
زندانی‌ام کن
با دستی که آفتاب می‌ریزد.
دیدگاه ها (۱)

‌‏به شوق یافتنت ای کلیدِ دربدریکدام کوچه‌ی بن بست را نپیمودم...

‌از این زیبا تر نشو که چشمانم دیگر جا ندارد

‌میخواهَمَت و میخواهَمَت ،تکرارِ در تکرارجان را به تو داده ا...

ز طلب گوهر گویای عشقموج زند موج چو دریا دلم...

مرا دوباره به آن روزهای خوب ببرسپس رها کن و برگرد من نمی‌آیم...

اگر می‌خواهی از #حسادت رها شوی به کسانی که بالاتر از تو هست...

اگر می‌خواهی از #حسادت رها شوی به کسانی که بالاتر از تو هست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط