با خاعرم اومدیم بحث کردیم ننمم پارازیت انداخ وسط دعوا شد

با خاعرم اومدیم بحث کردیم ننمم پارازیت انداخ وسط دعوا شد داشتیم پیروز میشدیم که ننم قهر کرد گف میرم خونه آقام پاشد رف خونه آقاش منم با خاعرام بسیج شدیم املت درس کردیم زدیم به رگ برین قدر ننه هاتونو بدونین خدشون ی پا نعمتن :/
دیدگاه ها (۰)

وقتی میگم بیاین دایر و سگم پیام نمده فق تاریخای پیاما :/

داستان ترسناک پارت1#داستان#ترسناک#فکت#تئوری#دانستنی

ناشناسم ریده به جای ناشناسم دایرکتمو پر کنین مثلا ذوق کنم :/

https://wisgoon.com/ayda_esتوله سگم فالو ش

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط