من اگه جای مامانش بودم تحویل باباش میدادم تا کامل تمیزش ک

من اگه جای مامانش بودم تحویل باباش میدادم تا کامل تمیزش کنه تا چند روز هم میگفتم ببرتش حموم
دیدگاه ها (۲۴)

( قسمت سی و هشتم: نوجوان امریکایی ).فردا صبح، مرخص شدم ... ن...

( قسمت سی و نهم: امتحانش مجانیه ).دم در دبیرستان منتظرش بودم...

( قسمت سی و هفتم: تمامش رو خوندم ).تعجب کردم ... مگه پسر دار...

( قسمت سی و ششم: پس انداز ).نمی دونستم چی بگم ... بدحور گیرا...

اینو از دست نده😁

حدس بزنید دیروز چیشد ما دیروز از ۸تا ۴ ازدو داشتیم... رفتیم...

داستان مامانبزرگ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط