Yor Memories Come AND

Y̤̮o̤̮ṳ̮r̤̮ M̤̮e̤̮m̤̮o̤̮r̤̮i̤̮e̤̮s̤̮ C̤̮o̤̮m̤̮e̤̮ A̤̮N̤̮D̤̮ G̤̮o̤̮ I̤̮n̤̮ M̤̮y̤̮ H̤̮r̤e̤̮a̤̮d̤̮                           L̤̮i̤̮n̤̮k̤̮ B̤̮o̤̮o̤̮m̤̮r̤̮a̤̮n̤̮g̤̮🖤🪐
P̤̮A̤̮R̤̮T̤̮¹⁵
J̤̮K̤̮ a̤̮n̤̮d̤̮ M̤̮O̤̮O̤̮Y̤̮O̤̮O̤̮N̤̮🤏☻️
A̤̮D̤̮M̤̮I̤̮N̤̮ : J̤̮I̤̮Y̤̮O̤̮O̤̮N̤̮🍫🦋

جونگکوک :بیا باهم صحبت کنیم ...اگه قانع نشدی باهم میریم رو هوا !منم کم بدبختی ندارم !

___________________________________________________

مرد کم کم داشت متقاعد میشد که افسر چوی یک گلوله زد وسط دو ابروی او‌ !
جونگکوک با عصبانیت یقه ی پیرهن چوی را گرفت و داد زد :این چه غلطی بود کردییی هااا؟

افسر چوی :ببخشید قربان اما اگه حرکت اضافه ای میزد هممون به همراه اجناس مردم ...

جونگکوک :در هر صورت داشت متقاعد میشدددد !

جونگکوک یقه افسر رو ول کرد و به آرامی گفت :سه ماه حقوقی دریافت نمیکنی و تنزل درجه میگیری !

............................................‌.....................................

جونگکوک به سمت خونه حرکت کرد ...وقتی رسید درو باز کرد و مویون با عجله اومد سمتش : چرا گوشیتو جواب نمیدادی ؟ نگران شدم !

جونگکوک بر پیشانی دختر بوسه ای زد و گفت :اون مرد بخاطر ندونم کاریه یکی از افراد من کشته شد !

مویون :نیاز نیست خودتو برای این‌اینچیزا ناراحت کنی !

جونگ‌کوک :دوتا بچه داشت ! عشق زندگیش ازش کلاه برداری کرده بود !

مویون : این از بدیای کار ماست غصه بقیه روهم میخوریم ...اما جونگکوکی تو بغل من رو داری ... هروقت غمگین شدی یا داشتی اذیت میشدی خودمو بغل کن !

جونگ‌کوک خودش رو در آغوش دختر جا میده و میگه :هیچوقت حسی که نسبت بهت دارم عوض نمیشه و بلکه هرروز بیشتر و بیشتر میشه .
تو زیبا ترین دختری هستی ک من تا به حال دیدم نمیشه گفت تو یه آدمی ، چون تو یه فرشته ای ، چون هیچوقت ی آدم اینقد قشنگ نیس ک تو این قشنگیو داری فرشته من...
دیدگاه ها (۰)

Y̤̮o̤̮ṳ̮r̤̮ M̤̮e̤̮m̤̮o̤̮r̤̮i̤̮e̤̮s̤̮ C̤̮o̤̮m̤̮e̤̮ A̤̮N̤̮D̤̮ ...

Y̤̮o̤̮ṳ̮r̤̮ M̤̮e̤̮m̤̮o̤̮r̤̮i̤̮e̤̮s̤̮ C̤̮o̤̮m̤̮e̤̮ A̤̮N̤̮D̤̮ ...

Y̤̮o̤̮ṳ̮r̤̮ M̤̮e̤̮m̤̮o̤̮r̤̮i̤̮e̤̮s̤̮ C̤̮o̤̮m̤̮e̤̮ A̤̮N̤̮D̤̮ ...

Y̤̮o̤̮ṳ̮r̤̮ M̤̮e̤̮m̤̮o̤̮r̤̮i̤̮e̤̮s̤̮ C̤̮o̤̮m̤̮e̤̮ A̤̮N̤̮D̤̮ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط