THE NAME

.THE NAME...
میان دو نگاه
PART...
🕖
SEASON...
2⃣
🖤💋...
امشب خسوف بود و ماه قرمز.
هندزفری تو گوشش گذاشته بود و با صدای دلنشینش با آهنگ زمزمه می‌کرد و به ماه زل زده بود.
تو اوج آهنگ بود که یکهو برق ها قطع شد و زمین با نور قرمز ماه روشن شده بود. توی قلبش احساس عجیبی داشت.
حس شیشمش فعال شده بود.
در های پشت بوم باز شدن و توجهش رو جلب کرد.
سوفی نور موبایلش رو روشن کرد و آروم به سمت در رفت.
نزدیک در بود که یهو دو تا دسته گل رز قرمز بزرگ جلوی خودش دید.
سر جاش خشکش زد.
بعد از طولانی تر شدن مکس سوفی تهیونگ و جونگ‌کوک که خودشون رو پشت گل ها قائم کرده بودن بیرون اومدن.
تهیونگ نیشخند کج معروفش رو زد.
جونگ‌کوک دستش رو گرفت و سه نفره به سمت بخش پشتی پشت بوم رفتن.
سوفی با صحنه ای که میدید شوک شده بود. توی دلش چراغی روشن شده بود که انگار قرار بود حالا حالا ها روشن بمونه.
شمع هایی که مثل قلب چیده شده بودن و گلبرگ هایی که کنازش تزئین رو زیبا تر کرده بود و بقیه اعضا که همه با موبایل های روشنشون آماده ضبط بودن.
سوفی وقتی به خودش اومد وسط شمع ها بود.
ضربان قلبش شدت گرفته بود و کف دستاش عرق کرده بودن و چشم تو چشم با تهیونگ و جونگ کوک بود.
(تهیونگ:ته _ جونگ کوک:کوک)
ته و کوک جلو اومدن و هردوشون زانو زدن.
ته نگاهی به جونگ کوک کرد و بعد گفت :
_ درسته شاید کمی عجیب باشه اما... اما سوفی. از همون روز اولی که وارد این عمارت شدی باعث تغییر چیزی توی قلبمون بشی. انگار که چراغی رو تو قلبمون روشن کردی.
کوک ادامه داد:
_درسته شاید این نوع ابراز علاقه معقول نباشه اما میخوایم انتخاب رو برای خودت بزاریم اما قبلش بزار بگم ما به نظرت همه جوره احترام میزاریم.
سوفی که انگار گیج شده بود فقط تلاش می‌کرد باهاشون چشم تو چشم نشه.
ته و کوک وایستادن و ته گفت:
_ سوفی ما عاشقتیم و میخوایم مال ما باشی.
نفس عمیقی کشید و ادامه داد:
_هرچند که میتونی یا یکیمون یا هردومون رو انتخاب کنی.
کوک سرعیا پشت حرفش اومد و گفت‌:
_یا حتی میتونی هیچکدوممون رو انتخاب نکنی.
ته تائیدش کرد. حالا هردو با قلب هایی نگران به سوفی که همچنان تو شوک بود زل زده بودن.
سوفی نگاهش رو...
🖤💋...
با این پارت اومدم دلجویی کنم 😁✨
🖤💋...
‌#ميان_دو_نگاه
@w.h.s.scenario.2025