زعفران گونه شکر خنده عسل بانوی من

زعفران گونه شکر خنده عسل بانوی من!
ماه چهره صورتی لبها سیه گیسوی من!

هر هزاره یک نفر مانند تو آید جهان
صد هزاران کشته مانده بر رهت مه روی من!

راه و رسم دلبری را از کجا آموختی
دختر شیرین آذربایجان خوش خوی من!

عالیم با تو فقط قندم به شدت کم شده
احتیاجم را بده شهد لبت کندوی من!

لایقت من نه تمام پادشاهان هم کمند
پیش ارج و قدر تو خورده زمین زانوی من!

هستیم را میدهم تا بنگرم رویت ولی
می‌فشارد در خیالش جسم تو بازوی من!
دیدگاه ها (۱)

🌺 مرا یک بوسه مهمان کن کسی فهمید، کتمان کن

پشت هر آهت؛ چرا می آوری ای داد را!خون نکن بانو دلِ این شاعر...

من از آغاز عمرم در قفس بودممرا از حبس و از زندان نترسانید من...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط